سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکیم آن است که بدی را با خوبی پاداش دهد . [امام علی علیه السلام]
حرفای نگفته
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
دیشب دخترکی در خواب مرد !!!!!!

سعید و نازنین :: شنبه 85/5/21 ساعت 9:41 صبح

صدای شلاق ساعت بر پیکره خوابم

چشمان خیره به ساعت 7 صبح

7صبح ، صبح!!!

و جهشی در خلا

دیشب ، تمام دیشب را به خواب گذرانده ام

و کار از کار گذشته است

نتوانستم به جبران تمام شبهای نبودنم ، آخرین شب را باشم

و اینک صبح

صبح تاریکی

صبح رخوت

صبح تنهایی

انسانهای صبح ، نمیدانید چه شده

خدا هم نمیداند در قلب شب چه جنایتی رخ داده

وای یک نفر خدا را خبر کند !!!

و تو ، ای بزرگ شب قشنگ سیاه

وای بر تو

دل سیاه تو وامدار چه جنایتهاست

حقا که سیاهی سزاوار چون تویی است

تا ابد سیاه بپوش بر این همه بی شرمی

که در دل نیرنگ باز تو

دخترکی قدیس ، معصومانه به مسلخ رفت

صبح و آغازین نغمه های خورسید

و تندیس گلدیس دخترکی نازنین

که عاشقانه مرگ را در آغوش کشید

او بر من میخندد

در چشمان سردش مینگرم

به نقطه ای مبهم در غایت معصومیت بشری خیره شده

خیره میمانم ،

اما نمیفهمم به کجا نگاه میکند

چون او به هیچ جا نگاه نمیکند .

 


نوشته های دیگران()

امشب دختری در خواب میمیرد

سعید و نازنین :: جمعه 85/5/20 ساعت 12:50 عصر

امشب

در هجوم وحشی باد

زیر تازیانه بیرحم شب

در هراس برگهای زرد

در اتاق کوچک تنهایی

دخترکی در خواب میمیرد

شقایق در سینه داغ دارد

اقاقی کوچک مبهوت و گیج در اینده عطرافشانی میکند

نسترن در گذر زمین و زمان وامانده

گل آفتابگردان در پی ماه میگردد

آخر امشب

دخترکی در خواب میمیرد

زمان زیر نغمه تلخ ثانیه ها عزادار است

عقربه ها مسابقه دارند تا دیرتر به شب برسند

پروانه در چرخش مستانه به دور شمع تکرار میکند

امشب دخترکی در خواب میمیرد

من خسته و درمانده از این همه سئوال

تو ناامید از من و این روزگار

ما در پی هم مینویسیم روی یک کتاب

امشب دخترکی در خواب میمیرد

در خلا آغوش آن عروسک زیبا

زیر نیش بیرحمانه نور مهتاب

بین ثانیه های این شب کهنه

در قلب معصومیت و زیبایی

دخترکی میخندد

آخر او نمیداند

امشب دخترکی در خواب میمیرد

در آغوش پرمهر مادری زیبا

در فاصله بوسه های بابا

در میان آن خانه عروسکیه زیبا

امشب دخترکی در خواب میمیرد

اگر امشب برنخیزیم ما

اگر این کوله سنگین رخوت را رها نکنم من

اگر به یاد من نباشی تو

امشب در گذر از یک رویا زیبا

دخترکی در خواب میمیرد

کاری باید کرد

کمکی شایسته

لحظه ای درنگ

و بعد

گذری آهسته

و من که فریاد میکشم :

امشب نازنین در خواب میمیرد .

 


نوشته های دیگران()

بنام پدر ، برای پدر

سعید و نازنین :: سه شنبه 85/5/17 ساعت 5:27 عصر

ولادت فرزند کعبه بر تمام جهانیان مبارکباد .


امروز روز پدر و بد نیست اگر تو این روز یادی بکنیم از تمام پدرها .

اول از همه پدرهای آسمونی ؛ که جونشون رو در طبق اخلاص گذاشتند و رفتند تا ما امروز اینطور ازاد وازاده زندگی کنیم یاد کنیم و همه با هم آرزو کنیم که همه ما لیاقت ادامه راه این پدران اسمونی رو داشته باشیم و از خدا بخوایم که یاد و خاطره اونا رو واسه همیشه زنده نگهداره و ما هم هیچوقت یادمون نره که چه وظیفه ای در قبال یادگاران این شهدا داریم . روز پدر و فرزندان شهدا برسر مزار پدرانشون اینروز رو جشن میگیرن ، فراموششون نکنین .

بعد نوبت میرسه به پدرای معلول و جانباز که در گوشه خانه یا آسایشگاه انتظار من و تو رو میکشند تا با یک شاخه گل به دیدارشون بریم و برای اینکار چه روزی بهتر از امروز که اگر به مردی باشه اونا از هر مردی مردترند و اگر به پدری باشه اونا در حق همه ما پدری کردند .

حالا بیاین یادی بکنیم از اون پدری که شب خسته از سرکار به خونه میره و چشمش به چشمای دخترک کوچیکش میفته . دخترک میگه : بابایی امشب برام اون عروسکه رو خریدی اونموقع بابا هیچ جوابی نداره که به دختر معصومش بده . بعد خانومش میاد جلو : آقا هیچی واسه خوردن نداریم چرا دست خالی اومدی خونه بچه ها گرسنه اند . و اینجا بازم مرد جوابی نداره . فقط پیشونی برچین و چروکش پر از عرق میشه دلش میخواست زمین دهن باز میکرد و اون رو به درون خودش میبرد تا اینطور دست رد به سینه همسر و دخترش نزنه . اما اون یه مرده و باید همه اینا رو ببینه و بریزه تو خودش و تحمل کنه آخه اون یه مرد. دوستای من بیاین از خدا بخوایم که به کرم و بخشش علی ابن ابیطالب قسم هیچ پدری رو شرمنده همسر و فرزندش نکنه .


و حالا ازتون میخوام یه دعای ویژه بکنین : میخوام دعا کنین تمام پدرایی که مریضن یا به دلیلی الان تویه بیمارستانند شفا پیدا کنند و هر چه زودتر سایه پر از مهرشون رو روی سر خانوادشون بندازند مخصوصا که خبردار شدم پدر یکی از بهترین دوستام اینروزا حالش خوب نیست . پس همه با هم دست به دعا بردارین و از خدا بخواین تو این روز پدر هیچ بچه ای رو در انتظار دست پر از مهر پدرش نذاره .

التماس دعا .


نوشته های دیگران()

توکل !!!!!!!

سعید و نازنین :: شنبه 85/5/14 ساعت 6:40 عصر

یکروز در جایی مصاحبه ای با یکی از مقامات بلندپایه کشورهای عرب رو خوندم . این شخص در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه چرا کشور شما در جنگ لبنان- اسرائیل سکوت کرده گفته بود : اصولا ما میدونیم که حق با لبنان است و از حرکت مقاومتی حزب الله بسیار شادمانیم ولی خوب چون ما توان جنگیدن با چهارمین ارتش نظامی دنیا رو نداریم در این بحث به خدا توکل کردیم تا خدا خود حق رو به صاحب حق برسونه .(البته نقل به مضمون نه نقل کلمه به کلمه)

من در اینجا کاری ندارم که این اقا جرات نکرد صاف و پوست کنده بگه ما از آمریکا میترسیم که تحریم و تنبیه و هزار و یک بلا سرمون بیاره ، نه به ایناش کاری ندارم ، فقط یه کلمه در اینجا جلب توجه میکنه که با خوندن این مصاحبه برام روشن شد نه تنها در کشور ما بلکه در کشورهای اسلامی مفهوم این کلمه بصورت اساسی تحریف شده و اون کلمه اینه :

توکل

توکل به خدا خوبه ، هیچ کس هم منکر این قضیه نیست و ما در جای جای قران دعوت شدیم باینکه در کارها به خدا توکل کنیم . ولی سئوال اینجاست اون توکلی که خدا ما رو به اون دعوت کرده اینه که بگی توکل بر خدا و دست روی دست بذاری . لازم نیست خیلی خودمون رو خسته کنیم . اینجا هم مثله همیشه میتونیم به خود کلام خدا توجه کنیم . خدا در هر جای قرآن که از توکل صحبت کرده اینگونه بوده که مسلمانان رو دعوت کرده به انجام کار و توکل بر خدا یعنی گفته آقا شما میخوای بری جنگ خوبه توکل بر خدا کن و برو میخوای کار کنی توکل کن و کار کن میخوای علم بیاموزی توکل کن و برو دنبالش . در هر جای قرآن که اسم توکل اومده اینطوریه که مسلمین رو دعوت کرده به عمل . هیچ جا نگفته شما میخوای اینکار رو انجام بدی نمیخواد زحمت به خودت بدی فقط توکل کن بر خدا . یعنی اصلا ممکن نیست دین اسلام امتش رو دعوت به سکون و انفعال بکنه ؟ اسلام دین حرکته ، دین جهاد ، دین عمله . اسلام دین عمله . اسلام مردم رو دعوت کرده به عمل . وقتی که جهاد میاد همپای مسائلی همچون نماز و روزه قرار میگیره یعنی همین .

اما امروز متاسفانه به غلط میان و تفسیر میکنند . آقایی کیفش رو دزد برده بود گفتم رفتی به پلیس خبر بدی و قضیه رو دنبال کنی ؟ گفت نه دیگه فرقی نداره . گفتم پب چکار میخوای بکنی ؟ گفت هیچی ما که کاری از دستمون ساخته نیست باید توکل کنیم بر خدا . بابا این چه توکلیه ؟ این اشتباهه به خدا . نه خدا نه قرآن نه پیامبر همچین چیزی رو از مسلمانان نخواستن . یعنی چی که شما بری بشینی یه گوشه و بگی توکل بر خدا . آخه مگه توکل بر خدا فقط همینه که با زبان بگی نه واقعا اینطور نیست . همیشه میگن از تو حرکت از خدا برکت . تو برو حرکت کن ، فعالیت کن و بر خدا هم توکل کن و اونوقت خدا در تمام مراحل یاریت میکنه .


پس همین امروز با توکل بر خدا هر کدوم از ما که میتونه کاری برای مردم لبنان و برادران غیور حزب الله انجام بده دریغ نکنه . شاید یکی از ما بتونه با نوشتن یه مطلب گامی برای اتحاد و حرکت مسلمانان برداره .


نوشته های دیگران()

نازنین ، حقیقت همیشگی

سعید و نازنین :: پنج شنبه 85/5/12 ساعت 11:59 صبح

مرده بودم ، جانم دادی

تشنه بودم ، آبم دادی

یک کولی سرگردان بودم ، قرارم شدی

اسیری بی پناه بودم ، تو یارم شدی

تنها بود ، یه گوشه نشسته بود و اونقده تو تنهاییش غرق شده بود که دیگه هیچ چزی واقعا اونو خوشحال نمیکرد . بودن و نبودنش واسه هیچکس مهم نبود ، همونطور که بود و نبود بقیه واسش مهم نبود . لحظات بی تفاوت میگذشتن ، و اون هرروز یک قدم به آخر نزدیکتر میشد .

دیگه نه گلها واسش رنگ و بویی داشتن ، نه اسمون زیبایی . دیگه حتی گریه هم نمیتونست بکنه ، واقعا سخت بود . تمام احساسات در درونش مرده بود ، اونا رو کشته بودن ، آدما خواسته بودن که اون هیچ احساسی نداشته باشه . شده بود مثله یه آدم آهنی ، مثله یه مترسک . اینقده از زمین و زمان ، از آشنا و غریبه دورویی و نامردی دیده بود که دیگه آدما همگی واسش یه رنگ داشتن ، سیاه . نه سفید نه خاکستری ، سیاه سیاه . اعتماد کردن به دیگران واسش یه چیز عجیب بود ، یه حس احمقانه ، اصلا معنی نداشت که به کسی اعتماد کنه ، الان که داره به اون موقعا فکر میکنه باورش نمیشه که تونسته باشه دوباره به کسی اعتماد کنه ، به کسی عشق بورزه ، و از اعماق وجودش کسی رو بخواد اما آخه تو هم اینقدر اسرارآمیز اومدی که واقعا نمیشه گفت چطور اومدی مثله یه شهاب آسمونی که شب رو روشن کردی ، نه اما تو مثله یه شهاب زودگذر نبودی ، مثله صاعقه هم نبودی که بر پیکر بیجانم بخوره و تموم بشه ، چون هنوز هستی ، یاشایدم خورشید بودی ، خورشیدی که حتی شبا هم به آسمون زندگیم نور میده . اومدی و موندی . با بودنت تمام سیاهیا کناررفت و همه جا روشن شد . دوباره نور زندگی رو تویه چشمای تو دیدم ، یخهای قلبم از گرمای وجودت ، از حرارت عشقت اب شد اما غرور و شایدم قدرنشناسی ، بازم افت جان من شد ، اینقدر به بودنت ، به عشقت مطمئن بودم که نفهمیدم چه میکنم ، اینقدر از گرمای محبتت گرم بودم که نفهمیدم همه اینها از توست .

و تو را آزردم .

نه اما نازنین ، تو نرفتی ، ماندی و اتفاقا گرمتر از گذشته ، عاشقتر از همیشه . ماندی تا ثابت شود در درون وجودت ، قلبی فرشته گونه یا نه حتی خداگونه داری . ماندی تا بفهمم همه انسانها را با یک رنگ نمیتوان دید .

نازنین ، با منی

با من بمان

تا در فردای عشق و بوسه

و دیدار

بغل بغل گل عشق و قدرشناسی را در دستان تو

همان دستانی که گرمابخش وجود من است

بگذارم .

 


نوشته های دیگران()

انتم مشتبهون فی محاسباتکم عن لبنان

سعید و نازنین :: چهارشنبه 85/5/11 ساعت 6:13 عصر

<<انتم مشتبهون فی محاسباتکم عن لبنان>>

خانوم کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا در سفرش به خاورمیانه گفته بود ما بدنبال هیچ اتش بسی که منجر به تشکیل خاورمیانه جدید نشه ، نیستیم .

وای بر ما مسلمانان ، وای بر شما ملت عرب .چه بر سر ماآمده ، غرور و عزت ما کجا رفته ،چه چیز غیرت و آزادگی را در ما کشته ؟؟؟وزیر امور خارجه یک کشور از آنطرف دنیا باید بیاد اینجا و برای ما تصمیم بگیره ، اون باید برای آتش بس در خاورمیانه تصمیم بگیره . خاورمیانه ای که قلب تپنده اون ، همانا کشورهای عرب و مسلمان هستند . چطور یک رژیم کوچک که تمام همسایه های دور تا دور اون کشورهای عربی هستند ، در پیش چشمان به خواب رفته ملتهای عرب ، اینطور گستاخانه زنان و کودکان بی پناه لبنانی رو قتل عام میکنه . برادران عرب ، غیرت شما کجا رفته . غرور ملی شما کجا رفته . حس همبستگی اسلامی شما کجاست . اصلا اگر تمام سفارشات دین اسلام رو در کمک به سایر مسلمین و دفاع از مظلوم نشنیده بگیریم ، باید بپرسیم مگر شما آزاده نیستید ، چطور اجازه میدید به یک کشور عربی اینگونه تجاوز بشه . به فرموده مولایمان امام حسین (ع) اگر دین ندارید ، آزاده باشید . اجازه ندهید اینطور جفاکارانه در حق ملت عرب ظلم شود . بخود بیایید . وقت اتحاد و همبستگی است . فکر میکنید لبنان آخرین کشوری است که به آن ظلم میشود . بخدا که در اشتباهید . بزودی نوبت عربستان و اردن و مصر و سوریه و کویت و سایر کشورهای عربی میرسد . پس از خواب غفلت برخیزید .زمان زمانه دوستی و همدلی است زمان اتحاد است . باید چنان باشید که کسی جرات نکند به ملت عرب نگاه ناروا کند . تا کی خودفریبی ، تا کی کشتن ندای درونی ، تا کی گوش به فرمان آمریکا بودن . تا کی ترس از کشورهای غربی . از این واضح تر چه میخواهید که یکی از مشاوران ارشد کاخ سفید بگوید : اگر کشورهای عرب مانند حزب الله رفتار میکردند امروز آمریکا احترام بیشتری برای آنان قائل بود . بواقع امروز حزب الله نزد دوست و دشمن احترامی به مراتب بیشتر از کشورهای بزرگ عربی دارد . دیگر در همه جای سرزمینهای اسلامی سیدحسن نصرالله را فرزند برومند اسلام میدانند ، اعراب او را کسی میدانند که غرور و عزت از دست رفته گذشته شان را به آنها باز گردانده است ، برای همه مسلمانان آرزو است که در صف برادران حرب الله بجنگند ، خدمت کردن و یاری رسانی به حزب الله افتخار هر مسلمان است . وای بر شما دولتهای عرب که عشق و علاقه مردم به حزب الله و نفرت کینه مردم از اسرائیل و آمریکا را میبینید و باز هم چشمهایتان را میبندید و در راهی گام برمیدارید که نه خواست دین شماست نه وجدان شما نه ملت شما و نه خواست هر انسان آزاده . شما نه تنها از حزب الله حمایت نمیکنید بلکه مقاومت مقدس آنها را ماجراجویی خطاب میکنید چه دروغی بزرگتر از این . شما در حق هر مسلمان و عربی ظلم کرده اید . بخدا تمام شما دولت مستعجلید ، زیرا در تمام نقاط تاریخ پیروزی از آن حق است از آن مظلوم است از آن آزاده گی است و شما تا زمانیکه در جبهه ظلم و نفاق و دروغ گام برمیدارید دولت مستعجلید .

از خواب برخیزید ، امروز روزی است که باید به ندای حق علیه باطل که از قلب خاورمیانه ، از سرزمین لبنان شنیده میشود گوش فرادهید . اکنون وقت آن است که دست دردست برادران عربتان ، دوشادوش تمام مسلمانان عالم ، گامی آنچنان بزرگ بردارید که نه تنها بر سینه تاریخ ثبت شود ، بلکه تا دنیا دنیاست آمریکاوهیچ کشور دیگری به خود جرات ندهد در این منطقه قدمی در راه ظلم به ملت عرب یا مسلمان بردارد . برخیزید که امروز روز جهاد است .بدانید که فردا خیلی دیر است ، خیلی .


نوشته های دیگران()

فطرت یا عقل !!!! پیروزی از آن کدام است ؟

سعید و نازنین :: سه شنبه 85/5/10 ساعت 5:53 عصر

سلام . آیا شما تا بحال به رابطه بین عقل و فطرت نگاه کردین . خوب ما در هنگام تصمیم گیریها با کمک عقل تصمیم درست یا از نظر خودمون بهترین تصمیم رو میگیریم اما فطرت آدم جایی که خیلی از چیزای خوب در اون جا دارند مثلا حس خداجویی ، حس کمک به همنوع ، حس کمال ، حس زیبایی طلبی ، حس انساندوستی و ... . خوب انسان وقتی میخواد کار خوبی انجام بده این فطرت نهفته است که آدم رو تشویق میکنه تا اونکارو انجام بده و سپس آدمی با کمک عقلش بهترین راهکار رو برای رسیدن به مطلوب فطری پیدا میکنه . خوب تا اینجا قضیه همه چیز خوبه چون عقل در خدمت فطرته یعنی دستور از فطرت میرسه و عقل اجرا میکنه . اما حالا لحظه ای بیاین و فکر کنین که برعکسش چی میشه .بذار یه ذره قضیه رو باز کنیم .

آزادی خوبه ، حقوق بشر مطلوب تمام انسانهاست اینو کسی توش شکی نداره . چرا ؟ چون مطلوب فطرت تمام انسانهاست چون همگی در ضمیر نهانشون در پی آزادی هستند ، به دنبال رعایت حقوق بشر هستند . خوب حالا یه سری افراد با آگاهی بر اینکه ازادی و حقوق بشر مطلوب انسانیته میان و از اینها تابویی میسازن برای پیشبرد اهدافشون . شیپور به دست میگیرن و منادی آزادی و حقوق بشر میشند اما نه این آزادی و نه این حقوق بشر به درد انسانها نمیخوره چون اینا دیگه فطری نیست اینا ساخته عقله یعنی عقل نشسته و فکر کرده و ازادی و حقوق بشری ساخته که به دردش بخوره . بلی یعنی دیگه دستور از فطرت نرسیده از عقل رسیده و هدف کمال بشریت نیست هدف رساندن یه شخص به هدفشه . این میشه فطرت در خدمت عقل . راه دوری هم نمیریم همین آمریکا . پرچمدار صلح و عدالت و آزادی و حقوق بشر برای تمام مردم دنیا . اما نه تنها در خود آمریکا شاهد بدترین موارد نقض ازادیهای فردی هستیم و هر روز حقوق بشر را لگد مال شده میبینیم ، بلکه در هر جای جهان که اثری از زیرپاگذاشتن حقوق انسانها و آزادیهای اونها هست ، ما ردپایی از آمریکا میبینیم . آمریکا چه کرده ؟ آمریکا تابلویی زیبا و خوش رنگ از ازادی و حقوق بشر ساخته که در هر جای جهان که اهدافش اقتضا میکنه این تابلو را به مردم کشورهای جهان سومی نشون میده و میگه من برای شما این را به ارمغان میاورم و خوب چه کسی پیدا میشه که از ازادی بدش بیاد . از حقوق مساوی انسانی بدش بیاد . امریکا این تابلو رو ساخته تا به اسم اون به افغانستان حمله کنه . تا به اسم اون به عراق حمله کنه و چاهای نفت عراق رو صاحب بشه . اما یکی نیست بگه وقتی کودکان و زنان بیگناه لبنانی در قانا به خاک و خون کشیده میشدند آزادی کجا بود ، حقوق بشر کجا رفته بود ؟

"وای ، وای آزادی ، ببین به نام تو چه جنایتها که انجام نمیشود . "

بله دوستان رعایت حقوق بشر برای منه برای شماست تا وقتی که خواستیم که برای تامین انرژی مورد نیازمون از فناوری هسته ای استفاده کنیم بنام حقوق بشر و در جهت حفظ صلح و امنیت جهانی تمام کشورهای قدرتمند جهان جلوی ما صف بکشند تا مبادا ما بمب اتمی بسازیم . واقعا بدا به حال این آزادی و بدا به حال این حقوق بشر که امریکا محافظ ان باشد .

این نتیجه تسلیم شدن فطرت در مقابل عقله و اینطوری میشه که کارهای فطری ما دیگه فطری انجام نمیشوند بلکه از روی فکر و عقل و در جهت اهداف ما انجام میشوند


نوشته های دیگران()

یه قصه تلخ

سعید و نازنین :: دوشنبه 85/5/9 ساعت 10:21 صبح

تویه خوابگاه ، گوشه اتاقت نشستی و داری به بدبختیای خودت فکر میکنی و واسه خودت با تنهاییت حال میکنی که یهویی در باز میشه و یکی میاد تو یا نه بدترش اینه که یه مرتبه باد پنجره رو محکم بهم میزنه و رشته افکارتو پاره میکنه اما نه بدترشم هست این یکی صاف میاد و میشینه وسط قلبت . هر چی میگی بابا تو دیگه از کجا پیدات شد و چی میخوای از من، فایده نداره . دیگه اومده و شده صاحب خونه قلبت .

خوب دیگه بدبختیا تموم میشن ، یاد اون همه جا باهاته اینقدر که دیگه فرصت فکر کردن به بدبختیاتو نداری واسه همین فکر میکنی خوشبخترین آدم روی زمینی . همه چیز واست قشنگه همه چیز واست معنای دیگه ای داره ، خلاصه کلام اینکه دیگه تنهایی تموم شده و حالا تو میتونی عاشق باشی و اونرو از عشق خودت لبریز کنی و از عشق اون لبریز بشی . خوب دنیا زیباست .

تا اینکه یه روز صبح که بیدار میشی ، میبینی نیست ، و لای اون دیوان حافظ که همیشه صبحها با اون براش فال میگرفتی یه نامه است که نوشته :

"خداحافظ برای همیشه ".

هر چی گریه و زاری میکنی که آخه چرا ، جوابی نیست . هر چی داد میزنی که خدا مگه من چه گناهی کرده بودم فایده ای نداره . اون رفته و واسه همیشه هم رفته . اما این دل لعنتی نمیخواد باور کنه که رفته و همیشه میگه میاد . تا اینجای قصه تلخ بود نه . پس بقیه اشو بشنو .

نه دیگه بقیه اشو نمیگم میدونی بقیه اش چیه ، اینه که میری از اینور اونور پرس و جو میکنی که چرا اینکارو کرد و منو گذاشت و رفت ؟ و اونموقع دلایلی میشنوی که حالت از هر چی عشق و دنیا و آدمه بهم میخوره . پس لطفا روی درب قلبتون یه تابلو بزرگ بزنید که ورود هرگونه عشق شناخته و ناشناخته ممنوع . و اگر یه آدم محترمی اون تابلو رو ندید و سرش انداخت پایین و اومد توزیاد محلش نذارین و همون روزای اول بیرونش کنید تا دردسر نشده براتون . در ضمن اگه هیچکدوم اینکارا رو نخواستین بکنین بعد از اینکه ولتون کرد و رفت توروبه خدا دنبال دلیلش نباشید که یه چیزایی میشنوین که تا عمق قلبتون رو آتیش میزنه و حالتون از هر چی آدمه بهم میخوره .

چه خوبه همگی بفهمیم که اینروزا نمیشه زیاد به آدما اعتماد کرد قبل از اینکه بخواین به کسی اعتماد کنین اول به خودتون اعتماد کنین به عقلتون نه به قلبتون .

 


نوشته های دیگران()

غیرت ( داشتن یا نداشتن ، مسئله چیست؟؟؟؟؟)

سعید و نازنین :: یکشنبه 85/5/8 ساعت 5:30 عصر

یا الله . سامو علیکم خدمت تمام لوطیای باحال و باصفا .

آقا اولیشو میریم به سلامتی تمام آدمای باحال و بامعرفت . سلامتی .

دومیشو هم میریم به سلامتی اقا یاسر باحال و باصفای خودمون . سلامتی .

میون کلوم همه تون شکر ، کزاحم شدیم تا دو کلوم حرف بزنیم و بریم . تازگیها یکی پاپی رفیق ما ، همین آقا یاسر رو میگم ، آره یکی پاپیش شده که غیرت چی و غیرت فلان و بیسار . همین جا خدمت همه تون بگم همونطوری که روی مرام و معرفت و رفاقت اقا یاسر قسم میخورم توی غیرتشم شک ندارم . ما با این اقا یاسر ریفیق گرمابه و گلستانیم ما هر پیاله ای که رفتیم بالا با این یاسر بوده یعنی راستیتش هر جا که یاسر پا نبوده اصلا ما هم بیخیال شدیم . پس اگه کسی بخواد آمارشو بده کی بهتر از خود ما . آقا یاسر خیالت تخت که من تو هر دادگاهی به غیرت تو شهادت میدم ، تا تهشم هستم .

اما دو کلومم در مورد غیرت بگم . ببین داداش غیرت این نیست که زنت رو بذاری توی صندوقچه ، درشم کلون کنی که مبادا زنت با غریبه رودررو بشه . نه داداش این غیرت نیست . این ذلته . این یعنی که تو اینقده عشقتو ماله خودت نکردی که بتونی بهش اعتماد کنی و بذاری با غریبه جماعت رودررو بشه . یعنی تو اینقده به ناموست اعتماد نداری که بذاری تو جماعت باشه ، چون فکر میکنی نتونه تو جمع خودشو حفظ کنه . غیرت اینه که تو اینقدر به زنت اعتماد داشته باشی که اگر سه شبم خونه نبودی تو توهماتتم نیاد که زنت با غریبه است . یعنی اینقده عشقت رو به پاش ریخته باش که وقتی با یه گردن کلفت دیگه رودررو میشه حتی یه نظرم دلش نره پیش غریبه ، یعنی اونموقع اگه خودتم دیدیش با یه غریبه ، خیالت تخت باشه که دلش پیش توه . یعنی اونموقع اگر مردم هم دیدنش تو فکرشونم نیاد که زنت کار بدی میکنه . غیرت یعنی اینکه تو به زنت اینقدر احترام بذاری که هیچ ادم آسمون جلی به خودش جرات نده که نه به ناموست نگاه بد کنه نه در موردش فکر بد کنه چون میدونه که زنت از ته قلب ماله توه . غیرت یعنی اگه کسی به خودش جرات داد و حال کرد به زنت بگه تو ، همچین حالشو بگیری که دیگه در کل زندگیش حال نکنه . آره داداش خلاصه غیرت این نیست که خودت بیشینی پای کامپیوتر بری توی اینترنت حالتو ببری ، چت بکنی ، وبلاگ بنویسی ، بعد به زنت بگی تو نه ، برای تو بده ، اخه من غیرت دارم . نه داداش تو زن گرفتی اسیر که نگرفتی . افا خودش میره صبح تا شب بیرون از خونه اینور اونور حال میکنه بعد زنش رو تو خونه زندونی میکنه که چی ، من غیرت دارم . برو بابا دلت خوشه . این یعنی بی اعتمادی ، یعنی تعصب خشک ، یعنی جهل . خدا هر جای قران صحبت از حقوق انسانها کرده نیومده بگه حقوق مرد گفته انسان تازه حق زن بیشترم هست . پس با زنت یه جوری رفتار نکن که فکر کنه اسیر دست توه و دائم به فکر فرار از دست تو باشه . باور کن برای نشون دادن دوست داشتن کلی راه هست . برای اینکه بدونه برای تو مهمه کلی راه هست ولی راهش این نیست که زندونیش کنی تا بدونه دوستش داری .

اوه ، کلی حرف زدم دهنم خشک شد .

سومیشم میریم به سلامتی تمام لوطیای با غیرت .

خلاصه ، آخر کلوم اینکه دیگه نبینم کسی اعصاب آقا یاسر ما رو مگسی کنه که روزگارشو مگسی میکنم . چی ، کسی چیزی گفت ؟؟؟؟؟؟

نبود داداش . خوبه ، آقا مخلص تمام بر و بچه باحال و باصفا . فعلا . یا علی . مرام همه تون رو عشق است علی الخصوص بر و بچه تهران نو و خیابون طالقانی .

یاحق .


نوشته های دیگران()

خواب خرگوشی تا به کی ؟ امت واحده پس کی ؟؟؟؟؟؟؟

سعید و نازنین :: شنبه 85/5/7 ساعت 6:37 عصر

مدتهاست که در کشور ما زمزمه هایی مبنی بر جدایی دین از سیاست به چشم میخوره که خوب هیچوقت هم به نتیجه ای نرسیده بنده حقیقتا فکر میکردم این بحث ها متعلق به درون کشور ماست و در سایر کشورهای اسلامی خبری از این حرفا نیست اما با توجه به اون چیزی که اکنون دایم میبینیم نه تنها در سایر کشورها این بحث هست بلکه متاسفانه این کشورها به اشتباه مسئله رو حل کرده و به جدایی دین از سیاست رای دادند حتی اگر در حرفهاشون اینطور نباشند در عمل که بر این روال هستند . کشور عربستان که به سبب وجود مکه و مدینه خودش رو در راس کشورهای اسلامی میدونه متاسفانه در صحنه سیاست دچار اشتباه بزرگی میشه . واقعا جدایی دین از سیاست معنایی نداره .. برای اثبات وابستگی سیاست به دین در اینجا وارد بحثهای عمیق دینی و سیاسی نمیشم و فقط به گفتن یه جمله بسنده میکنم . تعریف ما از دین چیه ؟ راه و رسم و روش زندگی انسان در تمام مراحل ، لحظات و دورانها . پس اساسا نمیشه که دین به بحث سیاست بی توجه باشه و باید در مورد سیاست هم راه و روشی رو برای بشریت تعیین کنه چه برسه به دین اسلام که کاملترین دین الهیه و خاتم پیامبران الهی رو داره . پس چرا کشورهای بزرگ اسلامی بی توجه به دین و پیامبرشان در بحث سیاست دنباله رو کشورهای غربی میشوند . به راستی در دین اسلام نمونه های روشهای دیپلماتیک و کارهای سیاسی کم داریم . تمام جنگهای پیامبر ، هجرت پیامبر ، محاصره اقتصادی در شعب ابیطالب ، رفتن جعفر ابن ابیطالب به حبشه و مذاکره با پادشاه اونجا و ... اینا همه و همه درسهای بزرگ سیاسی است برای مسلمین اما متاسفانه کشورهای بزرگی مثله عربستان ، مصر و اردن که باید از پرچمداران کشورهای اسلامی باشند و ندای برادری و برابری رو به گوش همه جهانیان برسونند تبدیل شده اند به سه کشوری که در حقیقت نقش میرزا بنویس امریکا رو بازی میکنند .

چرا در حالیکه برادران شجاع ما در حزب الله هر روز دست به افتخارافرینی میزنند این سه کشور( عربستان – مصر – اردن ) باید طرح خلع سلاح حزب الله رو تهیه کنند . واقعا چه ذلتی بیشتر از این برای یک کشور اسلامی ممکنه ؟ خواب خرگوشی تا به کی ؟ غفلت کردن از امت واحده اسلامی تا به کی ؟ چرا این کشورها غافل از موج بیداری اسلامی که سرتاسر دنیا رو فراگرفته برعلیه یک نیروی برافتخار اسلامی عمل میکنند . مگر غیر از این است که امروزه حزب الله پرچمدار غرور و افتخار مسلمین است . حزب الله چه با یاری سایر کشورهای اسلامی و چه بدون آنها به پیروزی خواهد رسید اما زمانی که پرچم حزب الله در تمام سرزمینهای اسلامی برافراشته شد و بانگ پیروزی آنها شنیده شد این کشورها چه توضیحی برای ملت خود دارند . چرا با درخواست ایران برای برگزاری نشست فوق العاده سازمان کنفرانس اسلامی موافقت نمیشه واقعا اگه سازمان کنفرانس اسلامی در همچین مواقعی به درد نخوره اصلا دیگه کاربردی نداره . چرا ما مسلمین باید از نیروی خود غافل شویم مگر اما م خمینی نفرمودند اگر هر مسلمان یک سطل اب بریزد اسرائیل را اب میبرد پس چه اتفاقی افتاده که همین اسرائیل امروز به خود جرات داده به لبنان حمله کند و سوریه و ایران رو هم به حمله تهدید کند جز اینه که غفلت مسلین باعث شده که دشمنان اینچنین گستاخ بشوند . چرا باید کشورهای غربی جرات کنند یک کشور زرگ اسلامی از حقوق مسلم خودش محروم کنند و در اینراه زبان زور و تهدید رو هم بکار ببرن . وقتش رسیده که کشورهای بزرگ اسلامی همچون عربستان از خوا بیدار شوند . براستی در میان مسلمانان امروز ایران محبوبترین کشور است . چرا ؟ به این خاطر که ایران نیاز امروز مسلمانان را فهمیده از درد مشترک و حرف همه مسلمانان باخبر است . ایران در راستای اتحاد تمام مسلمانان گام برمیدارد در راستای گسترش اسلام حرکت میکند . بواقع اگر عربستان تا مدتی دیگر متوجه ندای مسلمین نشود نقش خود را در مجامع اسلامی از دست رفته میبیند و این نقش ایران است که روزبروز در بین امتهای اسلامی پررنگ تر خواهد شد . روزی خواهد رسید که ملتهای مسلمان فارغ از دولتها دست یاری و اتحاد بسوی هم دراز کرده و آنزمان زمان تیره رویی دولتهایی است که بنده بی جیره و مواجب کشورهای غربی هستند .


نوشته های دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

About Us!
حرفای نگفته
سعید و نازنین
Link to Us!

حرفای نگفته

Hit
مجوع بازدیدها: 68712 بازدید

امروز: 1 بازدید

دیروز: 6 بازدید

Archive


روزای تنهایی( بدون نازنین)
حرفای مردادماه
حرف اضافه
آرشیو شهریورماه

LOGO LISTS


نیلوفر شیدمهر - به روز رسانی :  1:28 ع 86/3/30
عنوان آخرین نوشته : عقده


In yahoo

یــــاهـو

Submit mail