سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای هشام! خداوند، پیامبران و فرستادگان خود را به سوی بندگانش بر نینگیخته، جز برای آنکه از او (معرفت) فراگیرند، پس هر که نیکتر رو آورد، معرفت بیشتری برد . [امام کاظم علیه السلام]
حرفای نگفته
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
حرفای یه آدم خیلی تشنه

سعید و نازنین :: دوشنبه 85/4/19 ساعت 6:23 عصر

این حکایت جیره بندی اب تو مشهدم قضیه جالبی شده . حالا من اصلا کار ندارم که اینکار درسته یا غلطه ، اصلا باید اینکار بشه یا نشه ، یا به بررسیهایی که نشون میده اصراف آب در اثر ذخیره سازی در هنگام قطع آب بیشتر از اصراف آب در زمان عادیه کار ندارم . بهرحال چیزی که واضحه اینه که مشهد برای جمعیت خودش اب کم داره چه برسه به 2-3 میلیون زائری که تویه تابستون به مشهد سفر میکنن . حالا از همه اینا که بگذریم قطع اب صحنه های جالبی رو بوجود میاره ( البته امیدوارم مسئولان سازمان اب و فاضلاب خراسان بوجود آوردن صحنه های جالب رو بهانه ای برای جیره بندی آب قرار ندهند ) اما خوب خیلی جالبه که در سال 2006 ، در عصر ارتباط تکنولوژی وقتی نشستی پشت کامپیوتر و به کار خودت مشغولی یه مرتبه مامان صدات میزنه : بیا برو این سطل رو آب کن . ومن میدونم باید برم در کنار تنها شیر آبی که در مجتمع مسکونیمون آب ازش میاد تویه صف آب بایستم . بله صف آب . خوبه دیگه ما ایرانیها یکی از معضلات بزرگمون کمبود صفه برای همین دائم واسه خودمون صفای تازه ایجاد میکنیم . حالا بعد از صف نون و شیر و کوپن ، چشممون به صف اب روشن .صف اب به خودی خود جالبه اما جالبتر اینه که بعضی افراد راههای جالبی واسه انتقال آب پیدا میکنن . یکی طناب میبنده و با سطل اب رو چهار طبقه بالا میکشه .یکی دیگه هر چی شیشه نوشابه خانواده تو خونه خودشو فامیلش بوده جمع میکنه میاره تا اب رو به خونه ببره . وقتی که تویه این صفها قرار میگیرین میفهمین که هر کی گفته جنگ جهانیه بعدی برسر آبه حتما خیلی نابغه بوده و یه عالمه چیز سرش میشده چون واقعا حرفش درسته . حالا این اوضاع وقتی جالبتر میشه که تو گرمای 40 درجه مشهد یه 20-30 نفر مهمونم بریزن خونه تون و اونروزم دقیقا روزی باشه که نوبت قطع آب شماست . دیگه نورعلی نور. حالا وظیفه تامین اب برای این جماعت عزیز!!! میفته بر گردن محترم پسربزرگ خانواده و این منم که تا شب باید مثله ... برم پایین و اب بیارم بالا . اما خوب در این بین ادم یاد قدیمیا میفته که با چه مشقتی میرفتن و از داخل آب انبار اب میاوردن . البته  انصافا پله های آب انبار از پله های آپارتمان ما که کمتر بوده یعنی خیلی هم کمتر بوده . خلاصه تو اینروزای قطع اب که تاز میفهمی یکی از اساسی ترین نعمتهای خدا آبه . و واقعا مایه حیاته و وقتی اب نیست تازه میفهمی که در حالت عادی چطوری چپ و راست اب رو اصراف میکردی و خبر نداشتی . در آخر هم ، به دوستان عزیز توصبه میکنم تا تابستونه و وقت هست فرصت ایستادن در صف اب رو از دست ندند و اگر در شهر خودشون صف اب ندارند خوب عیب نداره ، میتونن تشریف بیارن مشهد و تا وقت هست خودشون رو به فیض برسونن و یه خیری هم به ما . دعا خیر ما هم پشت سر همشون .

یه آدم خیلی تشنه  


نوشته های دیگران()


About Us!
حرفای نگفته
سعید و نازنین
Link to Us!

حرفای نگفته

Hit
مجوع بازدیدها: 68764 بازدید

امروز: 7 بازدید

دیروز: 17 بازدید

Archive


روزای تنهایی( بدون نازنین)
حرفای مردادماه
حرف اضافه
آرشیو شهریورماه

LOGO LISTS


نیلوفر شیدمهر - به روز رسانی :  1:28 ع 86/3/30
عنوان آخرین نوشته : عقده


In yahoo

یــــاهـو

Submit mail