سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس خود را نشناسد، به غیر خود نادان ترباشد . [امام علی علیه السلام]
حرفای نگفته
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
تجربه اشتباه - اشتباه تجربه

سعید و نازنین :: دوشنبه 85/6/13 ساعت 6:59 عصر

زندگی همه ما آدمها پر شده از تجربه ، شیرین و تلخ . برای همه ما پیش اومده که در یه دوران خاص از زندگی ، یه تجربه شیرین رو شروع میکنیم . تجربه ای که شاید دیگه هرگز و در هیچ دورانی از زندگیمون تکرار نشه و اگر هم بشه به اون شیرینی تکرار نمیشه . بعد در ادامه مسیر زندگی ، این تجربه تازه برای ما پیامدهای تلخی داره . پیامدهایی که هرکدوم به خودی خود میتونه ما رو از تجربه کردن پشیمون کنه .

میشینیم و واسه خودمون فکر میکنیم : عجب اشتباهی کردم ، هیچوقت نباید همچین کاری رو میکردم ، اشتباه کردم که اعتماد کردم . تویه این لحظات ما داغیم ، از شکستیم که خوردیم حسابی افسرده ایم و کل قضیه رو نفی میکنیم و از اولش رو اشتباه میدونیم . خوب شاید طبیعی هم باشه که در چنین لحظاتی چنین فکری بکنیم . اما بعدا که آتیش سرد شد ، بشینید و با خودتون فکر کنین . به شیرینیهای اون تجربه ، به لحظات زیبایی که داشتین . یه ذره فکر کنین ، آیا واقعا اون شکست اینقدر بزرگ بوده که تمام اون شیرینیها و لحظات خوب رو از ذهن شما پاک کرده و دیگه اینکه آیا واقعا نمیشه با شیرینی یه تجربه شیرین تلخیهای یه شکست ، حالا هر چقدر بزرگ ، رو از بین برد .

فکر کنین ، خوب فکر کنین ، به تک تک لحظات خوب ، به خاطرات زیبا و به همه چیزهای خوبی که در اثر گام گذاشتن در این مسیر بدست آوردین ، واقعا حیف نیست فقط و فقط بخاطر اینکه شکست خوردین حالا همه اینا رو زیر پا بذارین و همه اش رو اشتباه بدونین .

بذارین یه جور دیگه بگم . گاهی دارین تویه خیابون راه میرین . یه نفر از مقابل شما میاد . ناگهان یه لبخند گوشه لبش میشینه ، بدون هیچ دلیلی . این لبخند از کجا اومده . اشن لبخند از شیرینی تجارب اون آدم در گذشته ، تجاربی که شاید خیلی از اونا به شکست ختم شده .

در آخر ؛

یه روزی دوستی میگفت ما هر چی اشتباه میکنیم اسمشو میذاریم تجربه . به نظر من این غلطه ، ما هر چی تجربه تلخ داریم اسمشو میذاریم اشتباه ، در حالیکه اینا فقط یه تجربه است ، یه تجربه که حتی وارد شدن بهش هم اشتباه نبوده .

 

 

آهان تا یادم نرفته تولد آبجی کوچیکه عزیز رو تبریک میگم . انشاالله 150 شاله نه 149 ساله بشی و همش تولد بگیری و به من کیک تولد بدی . بعدشم شرمنده که من نمیتونم بیام تویه جشن تولدت شرکت کنم .

 


نوشته های دیگران()


About Us!
حرفای نگفته
سعید و نازنین
Link to Us!

حرفای نگفته

Hit
مجوع بازدیدها: 68762 بازدید

امروز: 5 بازدید

دیروز: 17 بازدید

Archive


روزای تنهایی( بدون نازنین)
حرفای مردادماه
حرف اضافه
آرشیو شهریورماه

LOGO LISTS


نیلوفر شیدمهر - به روز رسانی :  1:28 ع 86/3/30
عنوان آخرین نوشته : عقده


In yahoo

یــــاهـو

Submit mail