سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] از خدا بترسید ، ترسیدن وارسته‏اى که دامن به کمر زده و خود را آماده ساخته ، و در فرصتى که داشته کوشیده و ترسان به راه بندگى تاخته و نگریسته است در آنجا که رخت بایدش کشید و پایان کار و عاقبتى که بدان خواهد رسید . [نهج البلاغه]
حرفای نگفته
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
اتاقم

سعید و نازنین :: یکشنبه 85/5/22 ساعت 5:49 عصر

چرخش کلید در قفل

و اینک من در اتاقم هستم

همانجائیکه من پادشاه شعرها میشوم

و تو ملکه رویاها

و ساعتی که ایستاده

چه شکوهی ! حتی زمان هم از حرکت وامانده

در اتاقم هستم

همانجائیکه تو مانند سرداران فاتح

قلبم را تسخیر کردی

و او پیروزمندانه در زنجیر تو نشست

براستی کدامیک پیروز شدیم ؟ من یا تو

اتاقم

همانجائیکه من تو میشوم و تو خودت میشوی

همانجائیکه خوابهایم را با بغضی غریب تعبیر کردی

و زخمم را با دردی عجیب درمان نهادی

اتاقم همانجاییکه من شاهزاده کلمات میشوم

و تو دخترکی گمنام

و تو را از روی اشعارم پیدا میکنم

چون فقط اشعار من اندازه توست

و فقط تو اندازه شعرهایم هستی

اتاق من اتاق رویاها

همانجا که من صاحب کلمات میشوم

و تو صاحب تاجی از ترانه

فقط انجاست که من سوار بر اسبی از غرور

به سرزمین تو می آیم

فقط در اتاقم

من میتوانم زمان را در تسخیر خود در آورم

بیگمان تو در اتاقم بوده ای

اتاقم من تو را خوب میشناسد

برای همین همیشه مرا تا تو همراهی میکند

اتاقم ، تنها قلمرو من است و تنها ، قلمرو من است

و اینک این من هستم

پادشاهی دلاور و سربلند

که با غرور به شکست در برابر تو اعتراف میکند

 


نوشته های دیگران()


About Us!
حرفای نگفته
سعید و نازنین
Link to Us!

حرفای نگفته

Hit
مجوع بازدیدها: 68766 بازدید

امروز: 9 بازدید

دیروز: 17 بازدید

Archive


روزای تنهایی( بدون نازنین)
حرفای مردادماه
حرف اضافه
آرشیو شهریورماه

LOGO LISTS


نیلوفر شیدمهر - به روز رسانی :  1:28 ع 86/3/30
عنوان آخرین نوشته : عقده


In yahoo

یــــاهـو

Submit mail